سلام

سفربه خوزستان٬چهارمحال وبختیاری و اصفهان

کمی فاصله انداخت بین من و دسترس.

از دوستانی که باوجود غیبت من٬به من سرزدند و پیام گذاشتند متشکرم. و حتی از آن  دوستانی

که پیام نگذاشتند و باپیامک خبردادند که سرزده اند! و نیز آن دوستانی که پیام های خصوصی می گذارند

و من هنوز نمی دانم کسی که حرف خصوصی ندارد چرا پیام خصوصی می گذارد؟!

 

 

 

افسانه

پایان بده به مهلت بی اعتباری ام

اهواز! شهر خاطره های غباری ام

دارم تو را به نفع خودت ترک می کنم

دیگر تمام شد صفت ماندگاری ام

آری! درست می شنوی: من، شکوه، کوه

دارد به لرزه می گذرد استواری ام

حق داری از کنار من آرام رد شوی

من در تو مثل حادثه ای انتحاری ام

گرمای بازوان تو افسانه ای است که

تکذیب شد توسط بی غمگساری ام

وقتی که کوچه هات پناه غریبه هاست

در زادگاه من به خودم می سپاری ام؟!

کارون در امتداد تو خیری ندیده است

حال مرا نپرس که در زخم جاری ام

روزی زبان رسمی این شهر بوده ام

از این به بعد شاعرکی افتخاری ام

ایمان طرفه