اظهار ادب به حضرت حافظ
دردیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست ازمی و می خواران از نرگس مستش مست
درنعل سمند او شکل مه نو پیدا
وز قدبلند او بالای صنوبر پست
آخر به چه گویم هست با وی نظرم چون نیست؟!
وز بهرچه گویم نیست باوی نظرم چون هست؟!
شمع دل دمسازان بنشست چو او برخاست
و افغان زنظربازان برخاست چو اوبنشست
بازآی که بازآید عمرشده ی حافظ
هرچندکه ناید باز تیری که بشد ازشست
اینو نوشتم چون نمی تونم ازشعروشاعرا بگم ویاد آقای حافظ نیفتم.
خدا با بهشتیان محشورش کنه.
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۸۹/۱۰/۲۵ ساعت 2:32 توسط ايمان طرفه
|